با تعریفی ساده میتوان گفت، بخش اقتصادی مجموعهای از صنایع وابسته به یکدیگر است. صنعت مجموعهای از شرکتهاست که فعالیتهای شبیه به هم انجام میدهند. شما میتوانید هر صنعت را «زیربخش اقتصادی» نیز نامگذاری کنید. سرمایهگذاری در صنعت و سرمایهگذاری در بخش اقتصادی مفاهیم متفاوتی دارند و نتیجۀ سرمایهگذاری شما میتواند تا حد زیادی متفاوت باشد.
بخش سلامت مثالی خوب از بخشهای اقتصادی است که صنایع مختلفی در آن حضور دارند. در بخش سلامت صنایعی مانند شرکتهای داروسازی، داروخانههای خردهفروش، بیمههای سلامت، بیمارستانها، شرکتهای تولیدکنندۀ تجهیزات پزشکی و مانند آن وجود دارند.
بخش سلامت مثالی مناسب از این مطلب است که چرا باید بین بخش اقتصادی و صنایع، تفاوت قائل شویم. در بخشی خاص، مانند بخش سلامت، شما با صنایع مختلفی سر و کار دارید که در دورههای اقتصادی مختلف، عملکرد متفاوتی دارند. برخی از این صنایع سیکلی هستند (مانند شرکتهای تولیدکنندۀ تجهیزات پزشکی). درحالیکه برخی دیگر صنایع تدافعی به حساب میآیند (مانند خرده فروشان دارو). در شرایط بد اقتصادی سهمهای شرکتهای سیکلی با کاهش ارزش مواجه میشوند؛ درحالیکه سهمهای تدافعی ارزش خودشان را حفظ میکنند. در شرایط خوب اقتصادی، شرکتهای سیکلی مثل بمب منفجر میشوند و افزایش قیمت شدیدی را تجربه میکنند؛ درحالیکه سهمهای تدافعی عملکرد معمولی دارند.
با این فروض صندوق قابل معامله (ETF) که در بخش سلامت فعال است احتمالاً تغییرات زیادی نخواهد داشت ؛ چرا که رشد برخی از شرکتها با کاهش قیمت برخی دیگر از آنها خنثی خواهد شد.
طبقهبندی صنایع
اکثر صنایع را میتوان به سادگی در یکی از دو دستۀ زیر طبقهبندی کرد: صنایع سیکلی و صنایع تدافعی. در دورۀ رکود اقتصادی که همه با کمبود نقدینگی دستوپنجه نرم میکنند، مردم فقط محصولاتی را میخرند که به آنها نیاز اساسی دارند این محصولات متعلق به صنایع تدافعی هستند؛ اما زمانی که شرایط اقتصادی مساعد است و صنایع و شرکتها در دورۀ رونق اقتصادی به سر میبرند، جامعه و مردم علاوه بر کالاها و محصولاتی که نیاز آن را برطرف میکند، کالاها و محصولاتی را میخرند که به داشتن آنها علاقهمند هستند. این کالا و محصولات در دستۀ صنایع سیکلی قرار میگیرند.
صنایع سیکلی
صنایع سیکلی صنایعی هستند که فراز و فرودهای آنها همگام و همزمان با رونق و رکود عمومی اقتصاد اتفاق میافتد. بهعبارتدیگر، اگر اقتصاد و بازار سهام عملکرد مطلوبی داشته باشند و مصرفکنندگان و سرمایهگذاران احساس امنیت کنند و تمایل به مصرف و سرمایهگذاری در آنها بیش از حالت عادی افزایش پیدا کند، آنگاه صنایع سیکلی عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. صنعت ساختمان و صنعت اتومبیلسازی دو مثال برای صنایع سیکلی هستند.
شرایط شخصی هر فرد بینشی کلی دربارۀ مفهموم صنایع سیکلی برای او فراهم میکند. به رفتار افراد بهعنوان مصرفکننده توجه کنید تا بتوانید سر نخهایی دربارۀ نحوۀ رفتار میلیونها مصرفکنندۀ دیگر پیدا کنید. هنگامی که یک فرد دربارۀ شغل خود، شرایط مالی و آیندۀ خود مطمئن است، تمایل بیشتری به مصرف یا خرید اجناس گرانقیمت دارد. هنگامی که افراد از نظر مالی احساس قدرت میکنند، احتمال اینکه اقدام به خرید خانه، ماشین یا انجام سرمایهگذاری کنند بیشتر است. همچنین در این شرایط معمولاً مردم بیشتر وام میگیرند؛ چراکه فکر میکنند میتوانند آن را در آینده باز پرداخت کنند. تحت این شرایط، فکر میکنید کدام صنایع شانس بیشتری برای رشد دارند؟
همین شرایط برای هزینههای شرکتها نیز وجود دارد. هنگامی که شرکتها فکر میکنند شرایط اقتصادی مناسب است و پیشبینی ادامۀ این شرایط را دارند، با خیال راحتتری به خرجکردن پول و خرید مواردی مانند ماشین آلات و تجهیزات اقدام میکنند. آنها فکر میکنند حالا که شرکت بهشکل مناسبی در حال فعالیت است و میتواند پول بسازد، بهتر است سودهایشان را مجدداً در شرکت سرمایهگذاری کنند تا موفقیتهای آتی بیشتری بهدست آورند.
صنایع تدافعی
صنایع تدافعی صنایعی هستند که خدمات و کالاهایی را تولید میکنند که فارغ از شرایط خوب یا بد اقتصادی، مشتری دارند. مردم فارغ از شرایط خوب و بد اقتصاد مجبور هستند غذا بخورند. مثالهای دیگری از صنایع تدافعی صنایع مرتبط با سلامت و صنعت آب و برق و گاز هستند.
در شرایط بد اقتصادی، سهام شرکتهای تدافعی عملکرد بهتری نسبت به سهام شرکتهای سیکلی دارند. با اینحال، در شرایط خوب اقتصادی، سهام شرکتهای سیکلی عملکردی بسیار بهتر از صنایع تدافعی دارند. سهام شرکتهای تدافعی در شرایط رونق اقتصادی چندان متفاوت عمل نمیکنند؛ چراکه نیازی به برطرفکردن بیشتر نیازهای معمولی انسان وجود ندارد.
با این فرضها، سهام شرکتهای تدافعی چگونه رشد میکنند؟ رشد این سهام عموماً به دو عامل وابسته است:
- رشد جمعیت: هرقدر که تعداد مصرفکنندگان افزایش پیدا کند، مشتریان شرکت بیشتر خواهد بود.
- بازارهای جدید: شرکتها میتوانند با پیداکردن مشتریان جدید برای فروش محصولاتشان رشد کنند. برای مثال، شرکت کوکاکولا در دهۀ 1990 توانست بازار جدیدی در آسیا پیدا کند. با پذیرش نظام بازار آزاد در بسیاری از کشورها و فروریختن مرزهای تجارت، کالاهای بیشتری در آسیا به فروش رسید و سهام این شرکت رشد بسیار زیادی را تجربه کرد.
نکته
راهی خوب برای سرمایهگذاری در صنعتی خاص، استفاده از مزایای صندوقهای قابل معامله صنعت است که در سالهای اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است. ساختار این صندوقها شباهت زیادی به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارد؛ اما پرتفوی آنها از سبد ثابتی تشکیل شده است که هدف آن، تعقیب بازدهی شاخص یا صنعتی خاص است. اگر شما بتوانید صنعت برنده را پیدا کنید، اما نتوانید سهمهای خوب آن صنعت را بشناسید (یا نخواهید تحقیقات سخت و زمان بر انتخاب سهم را انجام دهید)، آنگاه ETFها ابزار بسیار کار آمدی هستند.