به خاطر اهمیت بازار کار برای تمامی سرمایهگذاران، و به خاطر مباحثی که در زمینۀ فرضیه بازار کارا وجود دارد، در این مطلب شواهد تجربی در خصوص کارایی بازار ارائه خواهد شد. مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته و همچنان ادامه دارد که در این مطلب به برخی از آنها اشاره میشود.
شواهدی از شکل ضعیف کارایی بازار
همانطور که گفته شد شکل ضعیف کارایی بازار به معنای این است که اطلاعات با دادههای قیمت در قیمتهای فعلی بازار تلفیق خواهد شد. اگر قیمتها روند غیر تصادفی داشته باشند تغییرات قیمت سهام، وابسته و در غیر این صورت مستقل خواهد بود. بنابراین، آزمونهای شکل ضعیف کارایی دربرگیرندۀ این سؤال است که آیا اطلاعات مربوط به قیمتهای گذشته کاملاً در قیمتهای فعلی منعکس شده است؟
فرضیۀ ضعیف کارایی بازار، به ایدۀ تئوری گشت تصادفی قیمت سهام در سال ۱۹۶۰ برمیگردد. اگر قیمتها از گشت تصادفی تبعیت کنند، تغییرات قیمت در طول زمان تصادفی (مستقل) خواهد بود. تغییر قیمتی که امروز رخ میدهد جدا از تغییرات دیروز، روزهای قبل و یا هر روز دیگری است. اگر اطلاعات مربوط به بازار، تصادفی باشند و سرمایهگذاران هم سریعاً به آن واکنش نشان دهند در آن صورت تغییرات قیمت هم تصادفی خواهد بود.
یکی از راههای آزمون و تست شکل ضعیف کارایی این است که مستقل بودن تغییرات قیمت سهام را به روش آماری تست کنیم. اگر نتایج تست آماری نشان دهد که تغییرات قیمت مستقل است به این نتیجه میرسیم که دانستن و استفاده از اطلاعات قیمتی گذشته، ارزشی برای سرمایهگذاران نخواهد داشت. به عبارت دیگر، هیچ روندی در تغییرات وجود نخواهد داشت.
آزمونهای آماری تغییرات قیمت: تغییرات قیمت در یک بازار کارا باید به صورت مستقل باشد. دو نمونه از آزمونهای آماری مربوط به تست مستقل بودن تغییرات قیمت، شامل آزمون همبستگی سریال و آزمون تست علائم است. آزمون همبستگی سریال شامل اندازهگیری همبستگی میان تغییرات قیمت در زمانهای مختلف مثل یک روز، دو روز و مواردی از این قبیل است، در صورتی که تست علائم شامل طبقهبندی هر تغییر قیمت از طریق نشانهها و علائم آن، مانند منفی، صفر و مثبت (بدون توجه به مقدار آن) است.
انجام آزمونهای مربوط به تصادفی بودن قیمت سهام اگر چه دارای سابقۀ طولانی است، ولی آزمونهای پیشرفته در این خصوص از سال ۱۹۵۰ شروع میشود. یکی از معروفترین آزمونها که توسط يوجين فاما صورت گرفت در مورد مطالعۀ بازده روزانه ۳۰ سهام صنعتی داو جونز بود. با استفاده از تجزیه و تحلیل همبستگی سریال، فاما فواصل بین یک تا ده روز را مورد آزمون قرار داد. اگر که در این تحقیق، سطوح کوچک تعیین شده بودند ولی با استفاده از ۳۰ سهام و ۱۰ فاصله زمانی ضریب همبستگی پایینی، که از نظر آماری با صفر تفاوت داشت، بدست آمد. طبق نتایج بدست آمده فقط درصد کمی از هر تغییر قیمت توسط تغییر قبلی قابل توضیح بود. سایر آزمونهای همبستگی سریال نیز نتایج مشابهی داشتهاند. آزمونهایی که با استفاده از تست علائم صورت گرفته است نشان داده است که تغییرات قیمت به صورت مستقل است.
شواهدی از شکل نیمه قوی کارآیی بازار
آزمونهای مربوط به شکل ضعیف کارایی بازار متعدد بوده و اکثراً نیز دارای نتایج یکسانی هستند. از طرف دیگر، اگر چه آزمونهای مربوط به شکل نیمه قوی کارایی بازار نیز متعدد است ولی نتایج بدست آمده از آزمونها نیز متنوع است. این است یکی از آزمونها و تحقیقات تجربی که در مورد شکل نیمه قوی کارایی بازار صورت میگیرد مطالعه رویدادی است. در این روش، به منظور تعیین تأثیر رویداد خاصی بر قیمت سهام، بازده سهام شرکتی مورد بررسی قرار میگیرد. در این روش از یک مدل شاخص بازده سهام استفاده میشود. این مدل شاخص نشاندهنده این است که بازده اوراق بهادار توسط عامل بازار و یک عامل منحصر به فرد شرکت تعیین میشود. مدل تک شاخص یک نمونه از این موارد است.
بازده منحصر به فرد شرکت عبارت خطای باقیمانده است که نشاندهنده تفاوت میان بازده واقعی اوراق بهادار و مدل شاخص است. به عبارت دیگر، هر مقداری از بازده واقعی باقیمانده، بازده غیرعادی است که در نتیجۀ یک رویداد خاصی به وجود آمده است.
شواهدی از شكل قوی کارایی بازار
شکل قوی فرضیه بازار کارا بیان میکند که قیمتهای سهام فوراً تحت تأثیر کلیۀ اطلاعات قرار میگیرد بنابراین در این نوع بازار هیچکدام از سرمایهگذاران اطلاعاتی ندارند که باعث شود بازده آنها، به طور ثابت بیشتر از بازده سایر افراد شود. یکی از راههای آزمون کارایی قوی، بررسی عملکرد گروههایی است که به اطلاعات صحیح غیر عمومی دسترسی دارند. اگر این چنین گروههایی بتوانند به طور ثابت بازدهای بیشتر از بازده متوسط بازار بدست بیاوند در آن صورت فرضیۀ کارایی قوی مصداق نخواهد داشت. انتظار میرود مدیران حرفهای به خاطر علم و درک صحیح حیطههای سرمایهگذاری بتوانند به بازدهای بیشتر از بازده سرمایهگذاران دیگر دست پیدا کنند.
مدیران پرتفلیو: یکی از آزمونهای جالب در مورد کارایی بازار بررسی عملکرد مدیران حرفهای پرتفلیو، مخصوص مدیران صندوقهای مشترک سرمایهگذاری است، که در آنها دادههای فراوانی وجود دارد. بسیاری از شواهد موجود در عملکرد گذشتۀ صندوقهای مشترک سرمایهگذاری دلالت بر این دارد که مدیران این پرتفلیوها نمی توانند به صورت دائم به عملکرد عالی دست پیدا کنند. یکی از مطالعات مهم در این زمینه توسط مایکل جنسنا و براساس تجزیه و تحلیل ۱۱۵ صندوق مشترک سرمایهگذاری در طی سال های ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۴ صورت گرفت و نشان داد که نقش مدیریت در این زمینه ناچیز است، که این خود نشان دهنده کارایی قوی بازار است.
در مطالعهای که اخیراً توسط ویلیام شارپ صورت گرفته، یافتههای مطالعۀ جنسن را تأیید میکند. شارپ به این نتیجه رسید که در میان ۳۴ صندوق مشترک سرمایهگذاری که مورد بررسی قرار گرفتند فقط ۱۱ مورد از آنها دارای عملکرد مساوی با بهتر از متوسط صنعت داوجونز بودهاند. مطالعات جان مک دونالد نیز یافتههای جنسن را تأیید میکند و نشان میدهد که در بازار کارای قوی، مدیریت فعال مزیتی برای سهامداران ندارد. مطالعاتی که بعدا صورت گرفته است نیز همین نتایج را تأیید میکند.