در مطلب قبلی، تحلیل بنیادی به عنوان یکی از روشهای تحلیل سهام، معرفی شد. دومین شیوۀ تجزیه و تحلیل سهام در بورس، روش تحلیل فنی است. در روش تحلیل فنی، این جملۀ معروف که «گذشته، چراغ راه آینده» است، بسیار به کار برده میشود. به بیان دیگر، سرمایهگذارانی که از روش تحلیل فنی برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده میکنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، میتوان قیمت آن سهم را در آینده پیشبینی کرد. بنابراین تحلیل فنی، پیشبینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است.
تحلیلگران فنی با استفاده از نمودارها و رابطههای ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشتۀ قیمت آن سهم، پیشبینی کرده و در صورتی که به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام میکنند، اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایهگذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.
به عنوان مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر 150 تومان است. در صورتی که تحلیلهای فنی بیانگر آن باشد که قیمت سهام شرکت الف تا سه ماه دیگر به 170 تومان خواهد رسید. در اینجا، سرمایهگذار اقدام به خرید آن سهم میکند، زیرا با این کار میتواند در مدت سه ماه، 20 تومان سود به دست آورد، اما اگر تحلیلگر فنی از کاهش قیمت سهام شرکت الف به 130 تومان تا سه ماه آینده حکایت داشته باشد، سرمایهگذار نه تنها از خرید سهام این شرکت صرفنظر میکند، بلکه اگر در سبد سهام خود از این سهم داشته باشد، هر چه سریعتر آن را خواهد فروخت، تا از زیان 20 تومانی به ازای هر سهم جلوگیری شود.
همان طور که گفته شد، سرمایهگذارانی که روش تحلیل فنی را به کار میگیرند، اغلب با استفاده از روشهای ریاضی و نمودارها، روند نوسانات قیمت سهم را در آینده پیشبینی میکنند، به همین علت، به تحلیلگران فنی، اصطلاحاً نمودارگرا میگویند.
اما در اینجا یک سؤال مطرح میشود که چرا تحلیل گران فنی اعتقاد دارند صرفاً با تحلیل روند گذشته قیمت، میتوان وضعیت آینده آن را پیشبینی کرد؟
پاسخ سؤال این است که طرفداران تحلیل فنی اعتقاد دارند چون بورس یک بازار بسیار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار به سرعت بر اثر تغییر در عوامل بیرونی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی شرکت، تغییر میکند، بنابراین قیمت سهم به تنهایی میتواند بازگو کنندۀ میزان تأثیر این عوامل باشد و برخلاف طرفداران تحلیل بنیادی، نیازی نیست سرمایهگذار به طور مستقل، قیمت سهام را بر اساس عوامل مذکور محاسبه کند، فقط کافی است روند نوسانات گذشتۀ قیمت سهم را بررسی کرده و روند آینده قیمت سهم را بر اساس گذشتۀ آن، پیشبینی نماید.
طرفداران روش تحلیل فنی همچنین اعتقاد دارند تاریخ تکرار میشود و روند گذشتۀ قیمت سهم را میتوان به آینده تعمیم داد. برای مثال اگر قیمت سهام شرکت الف درگذشته روند صعودی داشته است، به احتمال بسیار زیاد در آینده هم روند کلی قیمت سهام این شرکت صعودی خواهد بود و اگر روند قیمت سهام این شرکت در گذشته نزولی بوده، در آینده هم به احتمال بسیار زیاد اینچنین خواهد بود، مگر آنکه اتفاق خاصی رخ داده و این پیشبینی را تغییر دهند. بنابراین تحلیل فنی بر این سه اصل استوار است:
- همۀ عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است؛
- روند گذشتۀ قیمت سهم را میتوان به آینده تعمیم داد؛
- تاریخ تکرار میشود.
با این توضیحات، آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیۀ و تحلیل قیمت سهام مناسبتر است یا روش تحلیل فنی؟ به اعتقاد اغلب کارشناسان، مناسبترین روش برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام در بورس، استفاده از روش ترکیبی است.
یعنی یک سرمایهگذار علاوه بر آنکه روندهای گذشتۀ قیمت سهام را بررسی و تحلیل میکند، باید صرفاً به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و به صورت مستمر، عوامل سه گانۀ اثرگذار بر قیمت سهام، یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را مورد بررسی قرار دهد. زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده است، بر اثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم زیان ده تبدیل شود، همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، یک شرکت را از وضعیت نزولی خارج کرده و در مسیر رشد قرار دهد.
بنابراین همان طور که بارها در مطالب قبلی تأکید شده است، هیچ گاه نباید سبد سرمایهگذاری را به حال خود رها کرد، همواره باید، وضعیت تک تک سهمها را زیر نظر داشته و متناسب با تغیر در عوامل سهگانۀ اثرگذار بر قیمت سهم، ترکیب سبد سهام را به روز کرد. در عین حال نیز باید، نگاه بلندمدت داشته و از تصمیمگیریهای شتاب زده و هیجانی در خرید و فروش سهام خودداری شود.