در مطلب قبلی، گفته شد که شاخص، یک معیار آماری است که تغییرات کل اقتصاد یا به طور خاص تغییرات بورس را نشان میدهد. در بورس، شاخصها در واقع معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبههای مختلف، ارزیابی و حتی روند آیندۀ بورس را پیشبینی کرد و همچنین برخی از شاخصهای بورس معرفی شد. در ادامه، شاخصهای صنعت، آزاد شناور، فرابورس، بازار اول و دوم تشریح خواهد شد.
شاخص صنعت و شاخص مالی
در بورس، سهام شرکتهای متعدد و متنوعی مورد معامله قرار میگیرد که برخی از این شرکتها در بخش صنعتی و برخی دیگر در بخش مالی فعالیت دارند.
منظور از شرکتهای صنعتی، شرکتها و کارخانههایی هستند که در صنایع مختلف مانند مخابرات، خودروسازی، فلزات اساسی، پتروشیمی، ساختمان و ... فعالیت میکنند. همچنین منظور از شرکتهای مالی، شرکتهایی مانند شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها، شرکتهای بیمه و ... هستند که فعالیت آنها بر بخش غیر صنعتی متمرکز است.
شاخص صنعت، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت است و شاخص مالی، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش مالی است.
همچنین ذکر این نکتۀ مهم لازم است که بورس، علاوه بر انتشار شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص بخشهای مختلف صنعت و همچنین بخشهای مختلف مالی را نیز جداگانه منتشر میکند تا سرمایهگذاران تحلیل جامعتر و دقیقتری داشته باشند.
به عنوان مثال، در بخش صنعت، شاخص صنعت خودروسازی به عنوان نمایندۀ سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای خودروسازی و همچنین در بخش مالی، شاخص بانکها به عنوان نمایندۀ سطح عمومی قیمت سهام بانکها به صورت لحظهای از طریق پایگاههای اینترنتی رسمی و معتبر منتشر میگردد.
اهمیت شاخص صنعت و مالی از این جهت است که به سرمایهگذار کمک میکند تا با تحلیل نوسانات این شاخصها، گروهها و شرکتهای مناسب برای سرمایهگذاری را شناسایی نماید.
البته باید بار دیگر این نکتۀ مهم را یادآور شد که روند رو به رشد شاخص صنعت و یا شاخص مالی به تنهایی نمیتواند بیانگر این موضوع باشد که همۀ شرکتهای فعال در بخش صنعت یا بخش غیر صنعتی گزینۀ مناسبی برای سرمایهگذاری هستند. چه بسا روند عمومی شاخص صنعت و یا شاخص مالی، مثبت باشد، اما برخی شرکتهای فعال در بخش صنعت یا بخش غیر صنعتی، عملکرد مطلوبی نداشته و سهام آنها برای سرمایهگذاری مناسب نباشد و یا بالعکس. بنابراین ممکن است در شرایطی که شاخص صنعت و یا شاخص مالی روندی نزولی دارند، شرکتهایی در این دو بخش وجود داشته باشند که عملکرد و چشمانداز مناسبی داشته و سرمایهگذاری در سهام آنها سودآوری مطلوبی برای سرمایهگذار به دنبال داشته باشد.
بار دیگر تأکید میشود که نوسانات شاخصها، نباید تنها معیار تصمیمگیری باشد و سرمایهگذار باید همواره قبل از خرید و یا فروش سهام یک شرکت، صورتهای مالی و سایر اطلاعات معتبر در خصوص آن شرکت را مورد بررسی قرار داده و به شناخت مناسبی در خصوص عملکرد و چشمانداز آیندۀ آن شرکت دست یابد.
شاخص بازار اول و شاخص بازار دوم
برای اینکه مفهوم شاخص بازار اول و شاخص بازار دوم توضیح داده شود، ابتدا لازم است دربارۀ بازار اول و بازار دوم و تفاوت این دو، مطالبی بیان شود.
در توضیح عوامل مؤثر بر قیمت سهام، گفته شد که هر اندازه شرکت، سرمایه و دارایی بیشتری داشته باشد، سودآوری شرکت مطلوب و مستمر باشد و همچنین تعداد بیشتری از مردم سهامدار آن شرکت باشند یا اصطلاحاً، درصد سهام شناور آزاد آن شرکت بالاتر باشد، سهام شرکت از شرایط مناسبتری برای سرمایهگذاری برخوردار خواهد بود.
بازار اول و دوم بورس هم دقیقاً براساس همین شرایط تقسیمبندی میشود. به بیان دیگر، شرکتهایی که از نظر میزان سرمایه، وضعیت سودآوری و همچنین درصد سهام شناور آزاد، یعنی میزان سهام در اختیار مردم، در وضعیت مناسبتری قرار دارند، در بازار اول بورس تهران و شرکتهایی که از نظر این معیارها، در شرایط پائینتری قرار دارند، در بازار دوم بورس تهران پذیرش میشوند. با شناخت بازار اول و بازار دوم، مفهوم شاخص بازار اول و شاخص بازار دوم نیز مشخص میشود. شاخص بازار اول، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهایی است که در بازار اول بورس پذیرش شدهاند و شاخص بازار دوم بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهایی است که در بازار دوم بورس پذیرش شده اند. بازار اول بورس تهران، خود نیز دارای دو تابلو، شامل تابلوی اصلی و تابلوی فرعی است. برخی از شرایط پذیرش شرکتها در تابلوهای مختلف عبارتاند از:
الف. بازار اول/ تابلوی اصلی: ویژۀ شرکتهای سهامی عام که حداقل سرمایۀ آنها ۱۰۰ میلیارد تومان باشد، حداقل ۱۰۰۰ سهامدار داشته باشد و ۲۰ درصد سهام شرکت، سهام شناور آزاد باشد، در ۳ دورۀ متوالی منتهی به پذیرش در بورس، سودآور بوده باشند وچشمانداز روشنی برای سودآوری در آینده داشته باشند.
ب. بازار اول/ تابلوی فرعی: ویژۀ شرکتهای سهامی عام که حداقل سرمایۀ آنها ۵۰ میلیارد تومان باشد، حداقل ۷۵۰ سهامدار داشته باشد و ۱۰ درصد سهام شرکت، سهام شناور آزاد باشد، در ۲ دورۀ متوالی منتهی به پذیرش در بورس، سودآور بوده باشند و چشم انداز روشنی برای سودآوری در آینده داشته باشند.
ج. بازار دوم: ویژۀ شرکتهای سهامی عام که حداقل سرمایۀ آنها ۲۰ میلیارد تومان باشد، حداقل ۲۵۰ سهامدار داشته باشد و ۱۰ درصد سهام شرکت، سهام شناور آزاد باشد، در ۳ دورۀ متوالی منتهی به پذیرش در بورس، سودآور بوده باشند و چشم انداز روشنی برای سودآوری در آینده داشته باشند.
شاخص آزاد شناور
هر چه تعداد بیشتری از مردم سهامدار شرکت باشند، سهام آن شرکت برای سرمایهگذاری مناسبتر خواهد بود، زیرا اولاً همواره خریداران و فروشندگان زیادی برای سهم وجود دارد و در نتیجه، قابلیت نقدشوندگی سهم در بورس افزایش مییابد و ثانیاً امکان دستکاری قیمت سهم توسط گروهی خاص از سهامداران، کاهش مییابد. به آن بخش از سهام شرکت که در اختیار تعداد زیادی از سرمایهگذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد گفته میشود.
در محاسبۀ شاخص قیمت گفته شد که این شاخص، سطح عمومی قیمت همۀ سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس را نشان میدهد، به این معنا که اگر شرکت الف در مجموع ۱۰۰ میلیون سهم منتشر کرده باشد فارغ از اینکه چند درصد از این سهام در اختیار مردم یا اصطلاحاً شناور آزاد باشد، ارزش کل سهام منتشر شدۀ شرکت در محاسبۀ شاخص قیمت لحاظ می شود.
حال اگر در محاسبۀ شاخص قیمت، به جای آنکه همۀ سهام منتشر شده توسط شرکت در نظر گرفته شود، فقط درصد سهام شناور آزاد شرکتها، یعنی آن میزان سهام که در اختیار مردم قرار دارد مدنظر قرار گیرد، شاخص آزاد شناور یا به تعبیر دقیقتر، شاخص قیمت بر مبنای سهام شناور آزاد شکل میگیرد.
هدف از انتشار شاخص آزاد شناور، کمک به سرمایهگذاران برای تحلیل رفتار آن بخش از بازار سهام است که نقدشوندگی بیشتری دارد. زیرا در محاسبۀ این شاخص، فقط ارزش سهامی که در اختیار عموم مردم قرار دارد و همواره در حال خرید و فروش است، محاسبه میشود و آن بخش از سهام شرکتها که در اختیار سهامداران عمده قرار داشته و بلوکه شده است، مدنظر قرار نمی گیرد، بنابراین می تواند تصویر منطقیتر و واضحتری از وضعیت بورس و نوسانات آن ارائه دهد.
شاخص فرابورس
قبل از آنکه مفهوم شاخص فرابورس توضیح داده شود، لازم است ماهیت فرابورس و تفاوت آن با بورس اوراق بهادار تهران بیان شود.
شرکتها برای آنکه در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شوند و سهام آنها در این بورس مورد معامله قرار گیرد، باید شرایط خاصی را از نظر میزان سرمایه، میزان سهام شناور آزاد و وضعیت سودآوری داشته باشند. این شرایط نسبتاً سختگیرانه به این خاطر تعیین شده که شرکتهایی که وارد بورس می شوند، شرکتهای بزرگ، معتبر و قابل اطمینان بوده و جذابیت لازم برای سرمایهگذاری را داشته باشند.
اما طبیعتاً همۀ شرکتها موفق به احراز این شرایط نمیشوند. با توجه به محدودیتهای پذیرش در بورس، در ایران نیز همانند بسیاری از کشورها تدبیری اندیشیده شده است تا آن دسته از شرکتها که موفق به احراز شرایط پذیرش در بورس نمیشوند، اما وضعیت و عملکرد قابل قبولی دارند نیز بتوانند از مزایای پذیرش در بازار سرمایه، از جمله تأمین مالی آسان و ارزان در این بازار بهرهمند شوند. به این ترتیب، شرکتهایی که از استانداردهای تعیین شده برای پذیرش در بورس اوراق بهادار تهران برخوردار نیستند اما برخی الزامات و حداقلهای لازم را دارا هستند می توانند به جای بورس تهران، در فرابورس پذیرش شده و سهام خود را در این بازار عرضه کنند.
باتوجه به اینکه شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس از نظر مواردی مانند میزان سرمایه، درصد سهام شناور آزاد، وضعیت سودآوری و یا نحوۀ گزارشدهی به سهامداران، در مقایسه با شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران در استانداردهای پائینتری قرار دارند، ریسک سرمایهگذاری این شرکتها نیز تا حدی بیشتر است و لازم است سهامداران در هنگام تصمیمگیری در خصوص خرید یا فروش سهام این شرکتها به این موضوع توجه کافی داشته باشند.
همان طور که شاخص کل بورس، میانگین بازده کل سهام شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران را نشانمیدهد، شاخص فرابورس نیز میانگین بازده كل سهام شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس را نشان میدهد. بنابراین، شاخص فرابورس نیز همانند شاخص کل بورس، بیانگر هر دو بخش بازده سهام است.