در مطالب قبلی، به مزیتهای سرمایهگذاری در بورس اشاره کردیم. در این نوشته، قصد داریم مزایای سرمایهپذیران در این بازار را بیان کنیم و شرح دهیم که چرا با وجود محدودیتهایی نظیر الزام اطلاعرسانی مستمر اطلاعات مالی، شرکتها مایل به عرضۀ سهام خود در بورس هستند.
هر شرکت برای گسترش فعالیتهای خود به منابع مالی جدید نیاز دارد. این منابع میتواند از طریق استقراض از بانک و یا عرضۀ سهام در بورس تأمین شود.
در طی فرآیند اخذ وام از بانک، شرکت باید طرحی که بابت آن به منابع جدید نیاز دارد را به بانک تقدیم کند. پس از آن کارشناسانی از بانک، جهت بررسی و ارزیابی طرح، اعزام میشوند. اگر طرح پذیرفته شود بانک اسنادی جهت تضمین بازپرداخت وام از شرکت مطالبه میکند و پس از تشریفات و مراحل قانونی، وام را پرداخت میکند. این مراحل با صرف زمان زیادی همراه است. همچنین بازپرداخت وام و سود آن، هزینه و ریسک زیادی به شرکت تحمیل میکند.
روش دیگر برای تأمین مالی، عرضۀ سهام در بورس اوراق بهادار است. در این روش، شرکت باید در بورس پذیرفته شود و از دید سرمایهگذاران عملکرد و آیندۀ قابل قبولی داشته باشد. این روش تأمین مالی، زمان و هزینۀ کمتری برای شرکت در بر دارد.
بر اساس قانون، همۀ شرکتهایی که در کشور فعالیت میکنند بخشی از درآمد خود را در قالب مالیات به دولت میپردازند. اما به علت نقش مؤثر بورس در اقتصاد، قوانین و مقررات زیادی برای حمایت از بورس در نظر گرفته شده است. یکی از این قوانین معافیت مالیاتی برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. شرکتهایی که سهام آنها در بورس عرضه میشود، نسبت به سایر شرکتها مالیات کمتری پرداخت میکنند و در نتیجه، هزینههای آنها کاهش یافته و در نهایت سود آنها بیشتر میشود.
شرکتها برای پذیرفته شدن در بورس باید حائز شرایط خاصی باشند. به طور مثال، شرکت باید سهامی عام باشد، سودآور باشد، مدت زمان مشخصی از زمان فعالیت آن گذشته باشد، عملکردی قابل قبول داشته و حداقل سرمایۀ تعیین شده را دارا باشد. چنین شرایطی باعث ایجاد اطمینان عمومی به شرکتهای بورسی میشود و بانکها نیز آن شرکتها را در اولویت اعطای تسهیلات قرار میدهند.
در این نوشته به مزایای پذیرش شرکتها در بورس و عرضۀ عمومی سهام آنها پرداختیم. در مطالب بعدی مفهوم ریسک و بازده و تاثیر آن بر تصمیمهای سرمایهگذاری را ارئه میکنیم.